خوب جای خنده نداره ، همونطور که هر فرهنگ و ملیتی واسه خودش یک زبان انحصاری داره عشق هم جدا از یک مقوله پیچیده دارای یک جامعه منحصر بفرده ! اینطور نیست ؟  اگر عاشقان رو اعضای یک جامعه در نظر بگیریم خودتون متوجه میشین که عشق هم واسه خودش یک دنیای قشنگ داره .

مثل اینکه کمی پر حرفی کردم ...

حالا یک سری رفتارها و ترجمانش در روابط رو بصورت کلی و لیست وار براتون میگم  :

گرفتن دستان همدیگه ( در زمان پیاده روی ، تو ماشین، در مهمانی ... ) : ما همچنان عاشق هم دیگه بودن رو تمرین میکنیم

محکم در آغوش فشردن : نمیخوام بری  یا  بازم پیشم بمون 

بازی کردن با موهای سرش : به من بگو دوسم داری 

بازی کردن با لاله گوش شریک عشقی : من نمیتونم بدون تو زندگی کنم 

بوسیدن پیشانی : همیشه مال من و در ذهنم هستی 

بوسیدن چشمها : اعلام شهوتی بودن به شریک عشقی 

بوسیدن گونه : ما با هم دوست هستیم 

بوسیدن لبها : من دوستت دارم  یا  من تو رو میخوام 

بوسیدن گردن : ما متعلق به همدیگه هستیم 

بوسیدن شانه : من تو رو میخوام 

بوسه بر روی دست : من عاشقانه میپرستمت 

بوسه بر روی شکم : در خواست اس ای ایکس 

خندیدن همراه با بوسه : من کااااااملا با تو راحتم 

مستقیم نگاه کردن به چشمان هم : دوستت دارم ، نرو  (یا  نمی خوام ترکم کنی)

حلقه کردن دستان دور کمر شریک عشقی قبل از رفتن : خیلی خیلی دوست دارم و به سختی اجازه میدم بری 

^{بیا من بشم یوسف تو هم زلیخا ? فقط جون مادرت این دفعه یه کم تندتر بدو نذار فرار کنم !!!}

^{پیره زنه از مکه میاد توی ساکش مشروب بوده!! میگن: این چیه؟!!! میگه: ننه من که پا نداشتم دور کعبه بچرخم!! یه پیک میزدم: کعبه دور سرم می چرخید!!!}

^{قابل توجه آقایان: با توجه به در نظر گرفتن قیمت جدید سکه دیه از مهریه ارزانتر است.. حالا تصمیم با شماست}

^{خشکه مقدس می ره مسابقه قرآن ، نوبت اون که می شه براش سوره بنی اسرائیل می افته اونم از مسابقه انصراف می ده!!!}

^{از یه دختر می‌پرسن: چرا شما به پسرا میگین BF؟ میگه: آخه مخفف کلمات: بدبخت فلک زده است!}

^{روش دفع انگل: 3 روز فقط چایی و بیسکویت میخوری،‌ روز 4 فقط چایی میخوری در این موقع کرم میاد بیرون و میپرسه پس بیسکویت کو؟ میگیریش}

^{به ببم جان میگن: با «لوبیا» جمله بساز، میگه: کوچولوبیا}

^{به یکی میگن وقتی زنت خونه نیست چی کار میکنی؟استراحت.میگن :وقتی هست چی ؟ میگه استقامت} 

^{شعار این هفته نماز جمعه: زلیخا حیا کن یوزارسیف و رها کن} 

^{یه روز روباه بعد از تغییرات قضایی داشت فرار می‏کرد و به سرعت می‏دوید. شغال اونو دید و گفت: کجا داری به این سرعت فرار می‏کنی؟
گفت: تو هم فرار کن، دارن هر حیوونی رو که سه تا تخم داره می‏گیرن و تخماشو می‏کشن.
شغال گفت: مگه تو سه تا تخم داری؟
گفت: نه، ولی اونا اول تخما رو می‏کشن، بعداً می‏شمرن.}

^{یه خانم به راننده تاکسی می گه: 
آقا، ببخشید! کریمخان میرید. 
راننده تاکسی جواب می ده:
اه، خوب معلومه ، اگه نمیرید که میترکید!!!}

^{طرف میره پمپ بنزین باکشو پر می کنه. 
میگه: آاقا چقدر شد.
مامورجایگاه میگه: 450 تومان! 
طرف میگه آقا ببخشید شاه اومده! 
یارو میگه خر گازوئیل زدی!!!}

^{بچه از باباش میپرسه اصفهان دورتره یا کره ماه؟ باباهه میگه: آخه پسر تو از اینجا اصفهان رو میبینی؟}

^{یه آبادانی به مغازه میرود و میگوید بلوز داری مغازه دارمیگه نه میگه شلوار داری میگه نه آبادانی باتعجب میگه پس چرا روشیشه نوشته کا لباس داریم}

^{یارو میره حرم امام رضا دعا میکنه یا امام رضا یه تویوتا بهم بده... چهار پنج بار این حرفو تکرار کرد غضنفر هم از اون طرف می گفت یا امام رضا یه هزارتومانی بهم بده... چندین بار تکرار کرد یارو عصبانی میشه مگه ولک این هزارتومان بگیر بزار حواسش به ما باشه}

^{از یه آبادانی می پرسند جمعیت آبادان چندنفره؟میگه ولله با دهاتهای اطرافش 60-70میلیونی میشه}

^{غضنفر داشت آب جوش میریخته توی باغچه! بهش میگن: چرا آب جوش میریزی تو باغچه؟؟ میگه: آخه چای کاشتم}

^{رفیق غضنفر باباش مرده بوده هی بی تابی میکرده .دوستاش بهش میگن برو دلداریش بده.میره پیشش میگه: ناپلون رو که میشناسی؟ اینهمه جنگ و فتوحات کرد اخر مرد.انیشتنم که میشناسی؟ اینهمه کشف و اختراع کرد آخرش مرد.بابای تو که هیچ گهی نبود تو اینقدر براش بی تابی میکنی}

^{پسر از دختره می پرسه: ببخشید اسم شما چیه ؟
دختر با ادا میگه :عطر گل یاس اسمم ثریاس وبعد از پسر اسمش را می پرسد
پسر میگه:گوز تو هوا پخشه اسمم جهان بخشه}

^{به خوش غیرت میگن نظرت در مورد انرژی هسته ای چیه؟
میگه : انرژی هسته ای مثل ناموس می مونه که استفاده صلح امیزش حق مسلم همه ی ماست}

^{چوپان دروغگو می میره تو قبر میپرسن اسمت چیه؟ میگه دهقان فداکار}

^{به غضنفر می‌گن پسرت رکورد شکونده! غضنفر می‌گه: غلط کرده، من که پولشو نمی‌دم!!}

^{غضنفر مشغول شستن ماشینش بود. ازش پرسیدند: چرا از پلاک ماشین شروع کردی؟ جواب داد: آخر دفعه قبل که ماشین می‌شستم، وقتی به پلاکش رسیدم، دیدم ماشین خودم نیست}

^{اصفهانیه تو خواب می بینه به یه فقیره 1000 تومان داده. بلند می شه می گه: عجب کابوسی بود!}

^{ای کسانی که مخفیانه چت می کنید و لامپ آیدی خود را خاموش می کنید بدانید که روزی رسوا خواهید شد .آیه ی 165 سوره یاهو}

^{غضنفر تو جاده داشته رانندگی میکرده، یهو میبینه یه کامیون داره از روبروش میاد، میزنه رو ترمز میبینه ترمزش نمیگیره. رفیقشو صدا میکنه میگه: اصغر اصغر پاشو تصادفو ببین.} 

^{یه روز غضنفر میره بانک تا چکش رو نقد کنه. بانکیه بهش میگه چک سیباس؟ غضنفر جواب میده نه! مال گردوهای پارساله.}

^{معلم از بچه می پرسند: می دونی چرا غواص ها به پشت می پرن تو آب؟ می گه: چون اگه به جلو بپرن می افتن تو قایق}

^{میگن توی اصفهان همه کاندیداها برای اینکه صرفه جویی کنن پوستر تبلیغاتی چاپ نکرده بودن هر روز از یه درختی آویزون می شدن!!!}

^{اصفهانیه داشته رو خودش آب یخ می ریخته!!!
میگن: چرا اینجوری میکنی؟ 
میگه: می خوام سرما بخورم. 
میگن چرا؟ میگه آخه یه پنیسلین دارم داره تاریخش میگذره!!!}

^{یه روز ملانصرالدین و دوستش  دوتا خر میخرن.
دوست ملا میگه: چه طوری بفهمیم کدوم ماله منه کدوم ماله تو؟
ملا میگه خوب من یه گوش خرم رو میبرم اونی که یه گوش داره مال من اونی هم که دو گوش داره مال تو.!
فرداش میبینن خر ملا گوش  اون یکی خره رو از سر حسادت خورده!!!
دوست ملا میگه :حالا چیکار کنیم ملا میگه: من جفت گوش خرمو میبرم!!!
فرداش میبینن بازم قضیه دیروزیه...
دوست ملا میگه :حالا چیکار کنیم ملا میگه: من دم خرمو میبرم!
فرداش بازم قضیه دیروزی میشه..
دوست ملا با عصبانیت میگه: حالا چیکار کنیم ملانصرالدین هم میگه:عیبی نداره خب حالا خر سفیده مال تو خر سیاه مال من}

^{دشمنان و بدخواهان داخلی حالا کارشون به جائی رسیده که از دانشگاه استعمار پیر انگلستان در مورد صحت و سقم مدرک وزیر کشور استعلام می کنند!!}

^{توضیح: برای تایید مدرک دانشگاه آکسفورد به دانشگاه برره سفلی مراجعه کنید!}

^{غضنفر کلیدش رو تو ماشین جا میگذاره، تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن!}

^{یه نفر داشته توی دریا غرق میشده، بلند بلند داد میزده: کمک، من شنا بلد نیستم! بنده خدا میگه: حالا من تنیس بلد نیستم، باید داد بزنم؟}

^{معلم: بگو ببینم، اصفهان چند پل بزرگ تاریخی دارد؟ دانش آموز: 35 تا. معلم: عجب! بشمر ببینم. دانش آموز: پل خواجو، پل فلزی و سی وسه پل}

^{به بنده خدا یه ماشین مدل انگلیسی میدن (از اونایی که فرمونش سمت راسته) بعد از یه مدت ازش می‌پرسن: چطوره؟ بنده خدا میگه: والا بد نیست فقط نمیدونم چرا هر وقت تف می‌کنم، می‌افته روی خانومم!؟}

^{دقت کردید که همه چیزهای خوب خانم هستند: خورشید خانم، پروانه خانم، مهتاب خانم! 
اما همه چیزهای بد آقا هستند: آقا دزده، آقا گاوه، آقا گرگه!!!}

^{به غضنفر می گن بیا اینجا به انگلیسی چی می شه ؟ 
میگه : کام هیر. 
میگن حالا برو اونجا به انگلیسی چی میشه ؟ 
میگه: میرم اونجا میگم کام هیر. . . !!!!}

^{اصفهانیه میره سربازی وقتی برمیگرده بابا و داداشش رو میبینه که با کلی ریش جلوی در واستادن! میزنه زیر گریه ومیگه من طاقت دارم بگین چی شده!!! باباش میگه فلان فلان شده  چرا ریش تراشو با خودت برده بودی!!!}

^{بسیجیه توی جنگ بیسیم چی بوده. بیسیم می زنه می گه من 5000 نفر رو اسیر کردم. بیابد ببریدشون. بهش می گن خوب خودت بیارشون. می گه: آخه اینا نمی ذارن من بیام!}

^{غضنفر با دوستش با لگد می زدن تو شکم همدیگه. یکی از اونجا رد می شده می گه شما دو تا دردتون نمی گیره ؟ غضنفر می گه نه پوتین پامونه!}

^{اگه گفتی احتمال ازدواج در چه حیوونی بیشتره؟  در حلزون چون هم خونه داره هم ماشین!!!}

^{تست کنکور هنر:
اولین هنری که پس از دیدن چهره آرایش کرده دختران امروزی به ذهن شما متبادر میشود چیست؟}

 ^{الف: مینیاتور.
 ب: صافکاری، بتونه کاری و نقاشی اتومبیل!!!! 
ج: آسفالت کوچه بغلی!!!! 
د: من به ناموس مردم نگاه نمیکنم}

^{صرف فعل نشستن به گویش غضنفری:
مو بنیشم تونم بنیشی اونم بنیشه ما که بنیشیم شمام که بنیشید دیه جا نی اونا بنیشن!}